مریم السادات نوابی قمصری
چکیده
مقالة حاضر پژوهش تطبیقی آراء ابنعربی و موسی د لئون نویسندة کتاب معروف زوهر در موضوع ذات و تجلی غیبی خداوند است. در رویکرد هستیشناسانه این دواندیشمند، در موضوع تبیین ذات خداوند و ظهور او در مراتب غیب، قرابت قابل تأملی ملاحظه میگردد. ذات از منظر وجودشناختی این دواندیشمند، در مرتبهای فراتر از وجود، در ظلمت عدم است. از ظلمت، ...
بیشتر
مقالة حاضر پژوهش تطبیقی آراء ابنعربی و موسی د لئون نویسندة کتاب معروف زوهر در موضوع ذات و تجلی غیبی خداوند است. در رویکرد هستیشناسانه این دواندیشمند، در موضوع تبیین ذات خداوند و ظهور او در مراتب غیب، قرابت قابل تأملی ملاحظه میگردد. ذات از منظر وجودشناختی این دواندیشمند، در مرتبهای فراتر از وجود، در ظلمت عدم است. از ظلمت، نور وجود ساطع میگردد و مراتب هستی یکی پس از دیگری نمود مییابند. از منظر ابنعربی و د لئون در مراتب غیب به لحاظ ارتباط خداوند با خلقت، دو قلمرو تجلی غیب مطلق و غیب نسبی از یکدیگر قابل تشخیص است. این دو قلمرو نزد دو متفکر با تعابیر خاصی خوانده میشوند که ناظر بر خصوصیات مرتبهای خود هستند. درقلمرو غیب مطلق خداوند هیچ نسبتی با خلق ندارد و مرتبة غیب نسبی محل ارتباط خداوند با خلقت است.
اکبر عروتی موفق؛ ابوالقاسم اسدی
چکیده
بحث اوصاف الهی و چگونگی تعریف، توصیف و تبیین آنها از مسائل بسیار مهم و اساسی کلام و فلسفه در طی تاریخ اندیشة بشری بوده است. از جمله صفات الهی که در معرض مناقشات فراوان علمیقرار داشته، صفت علم و اراده و رابطة بین آنها است. آیا علم از اراده بر میخیزد؟ و یا اینکه اراده مسبوق به علم و تابع آن است؟ به عبارت دیگر آیا فعل فاعل مختار بلافاصله ...
بیشتر
بحث اوصاف الهی و چگونگی تعریف، توصیف و تبیین آنها از مسائل بسیار مهم و اساسی کلام و فلسفه در طی تاریخ اندیشة بشری بوده است. از جمله صفات الهی که در معرض مناقشات فراوان علمیقرار داشته، صفت علم و اراده و رابطة بین آنها است. آیا علم از اراده بر میخیزد؟ و یا اینکه اراده مسبوق به علم و تابع آن است؟ به عبارت دیگر آیا فعل فاعل مختار بلافاصله پس از تعقل صرف به وجود میآید و تنها معلول آن است یا این که برای تحقق یک فعل تعلق اراده بر آن کافی بوده و هیچ ضرورتی برای دخالت عقل وجود ندارد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی عقل و اراده و نسبت بین آن دو از منظر شیخالرئیس ابوعلیسینا و رنه دکارت بررسی شده است. مطابق نظر ابنسینا عقل مقدم بر اراده بوده و اصل ضرورت علیّ و معلولی بر همة اتفاقات حاکم است و از نظر او نظام خلقت احسن و اتقن است. ولی دکارت برخلاف ابنسینا اراده را بر عقل - هم در انسان و هم در خداوند- مقدم میدارد. از نظر دکارت خداوند هم خالق وجودات است و هم جاعل ماهیات. لذا از نظر وی حتی حقایق ازلی نیز به ارادة خداوند متکی هستند.
محسن بهلولی فسخودی
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی دیدگاههای آگوستین دربارة آموزش و ارتباط آن با زبان در دیالوگ آموزگار با طرح سه مدل آموزش بر مبنای یادآوری، اشاره و اشراق است. در این مقاله با روش توصیفی استنتاجی ابتدا به شرح دیدگاه آگوستین دربارة نقش زبان و کلمه در آموزش پرداخته و سپس نتایج حاصل از آن در نحوة آموزش مورد بحث قرار گرفته است. به عقیدة آگوستین ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی دیدگاههای آگوستین دربارة آموزش و ارتباط آن با زبان در دیالوگ آموزگار با طرح سه مدل آموزش بر مبنای یادآوری، اشاره و اشراق است. در این مقاله با روش توصیفی استنتاجی ابتدا به شرح دیدگاه آگوستین دربارة نقش زبان و کلمه در آموزش پرداخته و سپس نتایج حاصل از آن در نحوة آموزش مورد بحث قرار گرفته است. به عقیدة آگوستین آموزش به معنای معمول آن با محوریت کاربرد کلمات به عنوان نشانههای واقعیت آغاز میشود اما در ادامه باید از نشانههای کلامی به سوی واقعیت نهفته در پشت آنها به عنوان هدف اصلی آموزش حرکت کرد. در نتیجة پژوهش نشان داده شده است که بر اساس نگرش آگوستین در مدل اشراق آموزش و یادگیری واقعی نه از راه زبان بلکه با درک درونی و به مدد نوعی قوه بینش و اشراق صورت میگیرد. در واقع از نگاه آگوستین آموزش به معنای دقیق کلمه تنها بر عهدة خداوند است و آموزگار انسانی نمیتواند به کسی چیزی بیش از آنچه که با آن آشنا بودهاند، بیاموزد. در ادامه دو نقد مهم بر این نگرش از سوی ویتگنشتاین و شفلر مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که با فهم دقیقتر نظریة آگوستین میتوان نقدهای مطرح شده را پاسخ گفت.
سیدعلی شایگان؛ حسن سعیدی
چکیده
قرآن کریم به عنوان شریعت جهانی در محیطی بر قلب پیامبر اعظم محمد مصطفی(ص) نازل شد که ادیان بسیاری اعم از یهودیت، مسیحیت، مجوسیت و صابعیت پیش از نزول قرآن مطرح بوده و پیروان بسیاری داشتند. از این رو پیامبر اکرم(ص) گذشته از تخاطب با مشرکان و در اصلاح اندیشههای رایج در میان پیروان این ادیان کوشش بسیاری داشته و آیات بسیاری از ...
بیشتر
قرآن کریم به عنوان شریعت جهانی در محیطی بر قلب پیامبر اعظم محمد مصطفی(ص) نازل شد که ادیان بسیاری اعم از یهودیت، مسیحیت، مجوسیت و صابعیت پیش از نزول قرآن مطرح بوده و پیروان بسیاری داشتند. از این رو پیامبر اکرم(ص) گذشته از تخاطب با مشرکان و در اصلاح اندیشههای رایج در میان پیروان این ادیان کوشش بسیاری داشته و آیات بسیاری از قرآن کریم نیز با همین هدف نازل شده است. به دنبال این معنا باب گفتگو در میان پیروان قرآن و دیگر ادیان توحیدی بازگردید و همواره این معنا در تاریخ اسلام جریان داشته و دارد. برخی از هواداران این ادیان نیز پس از مبارزات کلامی، به اسلام و قرآن ایمان آوردند و مسلمان شدند و بسیاری نیز به عناد خود ادامه و بر ضد اسلام اقدامات خصمانهای انجام دادند، از جملة این مواضع خصمانه این اتهام است که پیامبر اکرم(ص) از یهودیت و مسیحیت خبری نداشته جز آنچه از خود آنها در مکه و مدینه شنیده است و متأسفانه مشرکان متعددی به این فضا دامن زدهاند و حال آنکه قرآن کریم خود را مهیمن بر تورات و انجیل میداند و متعرض خطاهایی است که مسیحیت و یهودیت از آن خبر نداشتهاند از این رو دانشمندان اسلامیهمگی بر این اعتقادند که اگرچه اشتراکاتی در بین ادیان ابراهیمی و کتب مقدس آنان وجود دارد اما قرآن کریم صراحتاً خود را «مُهَیْمِن» بر آنان معرفی نموده و نه تنها قرآن و پیامبر(ص) متأثر از اهل کتاب و آموزههای آنان نبوده بلکه بسیاری از اعتقادات آنان توسط قرآن و پیامبر(ص) باطل شمرده شده و کتب مقدس نزد آنان نیز محرّف نامیده شده است.آنچه ضرورت این مقاله را آشکار مینماید این است که اینگونه نظریه پردازیها خصوصاً با رنگ و لعاب قرآنی، میتواند مبنا و بستری برای پژوهشهای دیگر پژوهشگران، مردم عادی علاقهمند به شناخت از اسلام در زمان کنونی و حتی در نسلهایآینده قرار گیرد لذا عدم واکنش یا عدم توجه دانشمندان نسبت به بررسی و نقد این آثار علمی، بهویژه از دیدگاه اسلام ناب شیعی در موضوع شبهه اقتباس قرآن از اهلکتاب، میتواند در این میدان فراخ بلامنازع آثار مخرب و زیانباری را متوجه اسلام و آموزههای قرآنی نماید. در این مقاله سعی بر آن است که پس از استحصال آرای مستشرقان و مشخص نمودن مرزبندی موضوع مذکور ضمن بررسی و نقد آن آراء از منظر مکتب تشیع به تأثیرپذیری برخی از این آراء از منابع غیرمعتبر اسلامی و برداشتهای ناتمام و ناصحیح آنها بهویژه از قرآن با تأکید بر اقتباس از مصادر کتبی و شفاهی اهل کتاب اشاره نماییم.
علی مرادی؛ مریم سالم
چکیده
لوتر در نگرشِ الهیاتی و فلسفی بسیار شبیه آگوستین و توماس آکویناس آموزش دیده بود، اما نظام الهیاتی آنها را در ارائة پاسخی دربارة چگونگی حصول آمرزیدگی ناکارآمد میدید، لذا با مراجعه به رسائل پولس بیان میکند که موفق به کشفِ تلقیِ جدیدی از آموزه ایمان و ارتباط آن با آمرزیدگی براساس کتاب مقدس شده است. او راه آمرزیدگی را ...
بیشتر
لوتر در نگرشِ الهیاتی و فلسفی بسیار شبیه آگوستین و توماس آکویناس آموزش دیده بود، اما نظام الهیاتی آنها را در ارائة پاسخی دربارة چگونگی حصول آمرزیدگی ناکارآمد میدید، لذا با مراجعه به رسائل پولس بیان میکند که موفق به کشفِ تلقیِ جدیدی از آموزه ایمان و ارتباط آن با آمرزیدگی براساس کتاب مقدس شده است. او راه آمرزیدگی را ایمان معرفی میکند و ایمان را زیستن به گونهای که خدا میخواهد تفسیر میکند و مصداق این ایمان را مسیحگونهِ شدنِ بشر میداند. وی تفسیری عرفانی از رسائل پولس بههمراه نگرشی آگوستینی ارائه میدهد که گامیفراتر از دیدگاه پولس است و نیز اختلافاتی اساسی با دیدگاه آکویناس در خصوص ایمان و با پلاگیوس در خصوص فیض دارد. در این مقاله قصد داریم سیر دقیق معنا و مفهوم ایمان و ارتباط آن با آمرزیدگی را در اندیشة لوتر به روش تحلیلی بررسی نماییم.
ابوذر رجبی
چکیده
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبردهاند و آن را نفی میکنند؛ عمدة اندیشمندان اسلامی از آن در حوزة مباحث تفسیری و کلامی استفاده میکنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و ...
بیشتر
استفاده از روش تأویل در فهم متن از گذشته بین متفکران اسلامی رایج بوده است. فارغ از گروه خاصی از فریقین که از این روش استفاده نبردهاند و آن را نفی میکنند؛ عمدة اندیشمندان اسلامی از آن در حوزة مباحث تفسیری و کلامی استفاده میکنند. البته مواجهه یکسانی با آن در میان موافقان وجود ندارد. دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر داشته و برخی استفادة حداقلی و برخی از بهرة اعتدالی آن سخن میگویند. متکلمان اشعری بهخصوص در طبقة متقدمان اگرچه منکر کلی تأویل نیستند؛ اما عملاً از آن اجتناب ورزیدند و لوازم و نتایج دیدگاهشان تفاوتی با اهل حدیث ندارد. استاد سبحانی در مقام یک مفسر کلامی، در تفسیر آیات قرآن و روایات، استفاده از روش تأویل را منوط به رعایت ضوابط و شرایطی مجاز دانسته و به نقد رویکردهای افراطی و تفرطی در این عرصه میان متفکران اسلامی میپردازد. براساس یافتههای این پژوهش وی استفادة اشاعره از این روش را در تفسیر آیات قرآن نقد و ارزیابی کرده است و رویکردشان را خلاف عقل و نقل میداند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان، ارزیابی انتقادیشان را به اشاعره در بهرهگیری از آن دنبال خواهیم کرد.
مریم خوشدل روحانی؛ زهرا رحمانی
چکیده
تقریباً همة دانشمندان مسلمان، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتفاق نظر دارند، اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا ممکن است همراه با انقطاع عذاب باشد. مسئلهای است که محل اختلاف آراء واقع شده است. از نظر فیض کاشانی هیچ ملازمهای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد. بنابراین با توجه به مسئلة شمول رحمت واسعة ...
بیشتر
تقریباً همة دانشمندان مسلمان، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتفاق نظر دارند، اما این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا ممکن است همراه با انقطاع عذاب باشد. مسئلهای است که محل اختلاف آراء واقع شده است. از نظر فیض کاشانی هیچ ملازمهای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد. بنابراین با توجه به مسئلة شمول رحمت واسعة الهی عذاب مخلدین در دوزخ، منحصر به مدت معینی است که پس از سپری شدن این مدت دوزخیان از نعیمیکه متفاوت با نعیم بهشتیان است بهره مند میشوند. از نظر علامه طباطبایی، قرآنکریم صراحتاً به خلود عذاب اشاره دارد و منقولات و روایات متعدد، نیز موکداین مطلب میباشد. بررسی دیدگاههای مختلف در این زمینه ما را بهاین نکات رهنمون میسازد: الف) خلود از جمله مسائلی است که به علت صفت فناپذیری در دنیا مطرح نیست. در نتیجه این مسئله مختص به روز قیامت بوده که پس از برپایی آن در مورد نعمت و نقمت مطرح خواهد شد؛ ب) خلود در دوزخ از مباحث مورد تأیید آیات و روایات است که در گروهها و قشرهای مختلف متفاوت است؛ ج) برخی به تاویل آیات و روایات مبادرت ورزیدهاند و به تفکیک مباحث خلود در دوزخ بدون خلود در عذاب قائل شدهاند.این مقاله درصدد است، با روشی تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات فیض کاشانی و علامه طبا طبایی در این مهم بپردازد.