مهدی ازادپرور
چکیده
فهم صفات الهی و تبیین دقیق معنای آنها، همواره یکی از چالشهای متفکران اسلامیبوده است. ملاصدرا با تفکیک میان مفهوم و مصداق، در صدد ارائه روشی برای فهم صفات الهی است که در عین تأکید بر شناخت پذیر بودن صفات الهی، منجر به یکسان انگاری صفات خداوند و مخلوقات نشود. ازنظر ملاصدرا همانگونه که وجود یک حقیقت واحد است که در همة اشیا سریان ...
بیشتر
فهم صفات الهی و تبیین دقیق معنای آنها، همواره یکی از چالشهای متفکران اسلامیبوده است. ملاصدرا با تفکیک میان مفهوم و مصداق، در صدد ارائه روشی برای فهم صفات الهی است که در عین تأکید بر شناخت پذیر بودن صفات الهی، منجر به یکسان انگاری صفات خداوند و مخلوقات نشود. ازنظر ملاصدرا همانگونه که وجود یک حقیقت واحد است که در همة اشیا سریان دارد، صفات حقیقی خداوند یعنی علم و قدرت و حیات و اراده نیز به مانند وجود هستند بهاین معنا که یک علم و قدرت و حیات و اراده داریم که در همة اشیا سریان دارند. او در برخی واژههای خود، ترادف مفهومیصفات الهی را انکار میکند و در برخی دیگر،این ترادف مفهومیرا قبول کرده است؛ این اختلاف در بین کلمات ملاصدرا به سبب مقام احدیت و واحدیت خداوند متعال است. از نظر ملاصدرا در صفات خبریة خداوند متعال، باید به روح معنا توجه کرد. این روش که روش راسخین در علم است، سبب تاویل معنای آیات قرآن نبوده و منافاتی با ظاهر آیه ندارد بلکه درواقع تکمیلی بر معنای ظاهری است.
نفیسه صادقی؛ ذکریا بهارنژاد
چکیده
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین ...
بیشتر
چیستی مفهوم تجدد امثال (تجدد اعراض) و تأثیر آن در تبیین در نظریۀ خلقت و ارتباط آن با حق- تعالی- از نظرگاه اشاعره و مولانا موضوع این مقاله است. تحقیق حاضر میکوشد تا در روند نظم سازمان یافتة خود به این مسئلة اصلی پاسخ دهد که آیا بین این دو دیدگاه در مسئلة تجدد امثال، تفاوتی وجود دارد؟ در فرض وجود تفاوت، ریشهایترین و اساسیترین تفاوتها کدام است؟ فرضیة تحقیق پیش رو بر این است که یین دیدگاه اشاعره و مولانا تفاوتهایی وجود دارد، اشاعره گرایشات دینی و اعتقادی خاصی دارند و با اینکه برای ارادة الهی و قدرت عظیم حق تعالی نسبت به همة موجودات، عمومیت قائل شدهاند در عین حال، تجدد امثال را در اجسام و انواع جواهر جایز نمیشمارند و این قاعده را تنها در بارة اعراض قائل هستند، لیکن مولانا در این مسئلة دیدگاه عرفانی دارد و بر این عقیده است که تجدد امثال، افزون بر اعراض شامل جواهر عالم نیز میشود. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسی آثار عمدة اشاعره و مولانا در مسئلة مورد بحث، آنها را به روش توصیفی- تحلیلی تبیین نمودهایم.
پریسا طاهری والا؛ عباس جوارشکیان؛ علیرضا کهنسال
چکیده
تلاش برای شناسایی نفس در علوم گوناگون ازجمله فلسفه، جایگاه والایی داشته است و هنوز هم دارد و ابنسینا و ملاصدرا مُبدع دو مشرب فکری و فلسفی نیز بهاین مهم اهتمام داشتهاند،این مقاله با استفاده از شیوة کتابخانهای و جمعآوری مطالب مکتوب، به دیدگاهاین دواندیشمند در بحث نفس پرداخته و میکوشد تا با بررسی و تأمل و تعمیق در «تعریف ...
بیشتر
تلاش برای شناسایی نفس در علوم گوناگون ازجمله فلسفه، جایگاه والایی داشته است و هنوز هم دارد و ابنسینا و ملاصدرا مُبدع دو مشرب فکری و فلسفی نیز بهاین مهم اهتمام داشتهاند،این مقاله با استفاده از شیوة کتابخانهای و جمعآوری مطالب مکتوب، به دیدگاهاین دواندیشمند در بحث نفس پرداخته و میکوشد تا با بررسی و تأمل و تعمیق در «تعریف نفس» به وجوه اشتراک و افتراقاین دواندیشمند دراین خصوص بپردازد.بین «تعریف اشیا» و «مبانی خاص یک نظام فلسفی» رابطة تأثیر و تأثر وجود دارد، بهعبارتدیگر، تفاوت تعریفها نشاندهندة تفاوت مبانی است و تفاوت در مبانی هر نظام فلسفی نیز، منجر به بروز تمایز و اختلاف در تعریف و تبیین اشیا میشود، بنابراین بررسی و تحلیل تعریف نفس در تفکر فلسفی ابنسینا و ملاصدرا میتواند علاوه بر تبیین و مقایسة نظرات خاصاین دو دراین امر، به شناسایی چیستی مبانی نظری آن دو نیز بیانجامد، هرچند تعریف نفس به؛ «کمال اول برای جسم طبیعی» و «جوهر مجرد بسیط بودن»؛ که مورد پذیرشاین دو فیلسوف است؛ نشان از شباهتهای دیدگاه دراین رابطه است اما در مواردی نظیر بحث درباره چگونگی و پیدایش نفس و نحوه بقای آن و... به تفاوتهای مبنایی میرسیم که دراین مقاله به آنها پرداختهشده است.
امیرحسین مستقیم؛ جمشید جلالی شیجانی
چکیده
موضوع مقاله حاضر پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسانشناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریۀ تجلّی وظهور است که بر اساس آن همۀ عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است وازاین جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. ...
بیشتر
موضوع مقاله حاضر پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسانشناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریۀ تجلّی وظهور است که بر اساس آن همۀ عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است وازاین جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. از نظر عین القضات، انسان موجودی دوساحتی و مرکب از روح وبدن است، لیکن حقیقت وی در بُعد روحانی او قرار گرفته است. او همانند فلاسفه، روح را موجود مجرد میداند و با عقیدۀ متکلمان که منکر تجرد روحاند مخالفت ورزیده است وآن را کفر آمیز و مخالف کتاب و سنت میداند؛ در عین حال با حکما نیز مخالفت ورزیده و ماهیت انسان را همانندآنها « حیوان ناطق » نمیداند، بلکه مهمترین ویژگی انسان را صفت« بصیرت» میداند که با علم حضوری وشهود قلبی ادراک میشود. به علاوه، نفس آدمیرا ملکوتی میداند که از عالم بالا بر او افاضه شده است و در معرفت نفس بر وساطت وجود مقدس رسول اکرم(ص) تأکید بسیار میورزد ومیگوید: «پس از آنکه انسان از شراب معرفت مست شود، چون به کمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد(ص) بر وی جلوه کنند»این نگاه وی در بارۀ پیامبر اسلام، ناشی از همان بینش مبتنی بر تجلّی و ظهور است که معرفت خدا را از طریق تجلّی وظهور انسان کامل بر انسان سالک میداند. یافتههای ما نشان میدهد که عین القضات، هرآنچه را در باب انسان وکمالات وجودی او گفته است، آنهارا از کتاب و سنت بر گرفته و مسلمانی معتقد و پایبند به شریعت بوده وخود نیز عامل به آن بوده است. روش تحقیق دراین مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است.
حسین گرامی
چکیده
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که دربارة تکثر ماهیات نوعیة انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریة خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادلة فخر نشان میدهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسانها را نشان میدهند و هیچ ...
بیشتر
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که دربارة تکثر ماهیات نوعیة انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریة خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادلة فخر نشان میدهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسانها را نشان میدهند و هیچ کدام توانایی اثبات ادعای وی ـ کثرت ماهوی ـ را ندارد. اشکال منطقی نظریة فخررازی این است که وی حالات و صفات انسانی مانند حسد، بخل، بخشندگی و شجاعت را فصولی میداند که موجب تحقق انواع انسانی میشود در حالی که این گونه صفات ویژگیهای فصولی منطقی را ندارند. همچنین نظریة تکثر ماهیات انسانی دارای پیامدهای ناپذیرفتنی مانند سقوط کلیة براهین فطری، جبرگرایی، تشکیکی بودن تکالیف، عدم امکان قانونگذاری برای جامعه و محال بودن تأسیس علوم انسانی است.پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی ـ انتقادی و بر اساس یافتههای کتابخانهای صورت گرفته و هیچ تحقیق مستقلی در این زمینه انجام نشده است.
ثریا برزگرنژاد؛ حمید حسینی؛ علی حسین احتشامی
چکیده
مقولة «سبک زندگی» یک افزودة جدید در علوم اجتماعی و روانشناسی نوین است، لیکن عناصر اصلی سبک زندگی نمیتواند موضوع جدیدی باشد، آنچه نو و جدید به نظر میآید، روشهای بررسی این مقوله است و نه عناصر اصلی و سازندة آن. موضوع سبک زندگی، همواره در طول تاریخ مد نظر و دغدغة صاحبان ادیان و مکاتب بشری بوده است، پیامبران الهی از طریق ...
بیشتر
مقولة «سبک زندگی» یک افزودة جدید در علوم اجتماعی و روانشناسی نوین است، لیکن عناصر اصلی سبک زندگی نمیتواند موضوع جدیدی باشد، آنچه نو و جدید به نظر میآید، روشهای بررسی این مقوله است و نه عناصر اصلی و سازندة آن. موضوع سبک زندگی، همواره در طول تاریخ مد نظر و دغدغة صاحبان ادیان و مکاتب بشری بوده است، پیامبران الهی از طریق کتب آسمانی و حکما، عارفان، متکلمان، فقیهان وحتی ادیبان و مورخان و دیگر ارباب حِرف وصنایع، در ضمن تبیین وشرح اصول مورد نظر خود در صدد انتقال نوع سبک زندگی ایده آل ومطلوب خود به شاگردان وخوانندگان خود بودهاند و این هدف مهم از طریق الگو سازی و تقلید صورت پذیرفته است، حتی در مواردی که تصریح به تقلید و الگوسازی از سوی مذهب و مکتبی نشده است، این کار خود به خود، صورت گرفته است. در این مقاله تلاش نویسنده بر این بوده است که با بررسی سخنان امام علی(ع) در قالب خطبهها، نامهها،حکمتهای آن حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه، برخی از عوامل سازنده و تأثیر گذار، همچنین برخی از موانع و عوامل بازدارندة سبک زندگی مطلوب و ایدهآل از نگاه امام علی(ع) را بررسی و مورد تحقیق قرار دهم و در حد توان خود تلاش نمودهام لیکن از آنجاکه سخنان امام در بارة سبک زندگی بسیار وسیع وگسترده است، بررسی همة آنها و ابعادشان در یک مقاله امکان پذیر نیست، امید است که محققان دیگر همت نمایند آنها را بررسی کنند.
حسین حاتم وند؛ حسین فلسفی؛ علی فتح الهی
چکیده
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغههای عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض میگردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل میشود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنجها را بر خویش هموار میکند. هدف اصلیاین ...
بیشتر
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغههای عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض میگردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل میشود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنجها را بر خویش هموار میکند. هدف اصلیاین مقالهاین است که با استناد به متون و آثار ابنسینا و با بهرهگیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمیمشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهداین ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی میماند، با شفافیت بیشتری میتوانستیم دربارۀ بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافتههای ما از آثار ابنسینا اثبات میکند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت دادهاند، از سوی دشمنان و مخالفانش میباشد. روش به کار رفته دراین پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است.