سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی؛ رضا سلیمانی
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1393
چکیده
مکتب تفکیک با این انگیزه طراحی و ارائه شده است که شناخت حقایق و معارف دینی را به دور از التقاط فلسفی و عرفانی، با شیوهای دینی ممکن نماید و تأویلها و تفاسیری را که ظواهر شریعت از پذیرش آن ابا دارد، از روند فهم دینی کنار نهد و بر این ادعاست که با این روش میتوان به حقایق دینی که سعادت حقیقی ما در گرو علم به آن است، دست یافت. یکی از کلیدیترین ...
بیشتر
مکتب تفکیک با این انگیزه طراحی و ارائه شده است که شناخت حقایق و معارف دینی را به دور از التقاط فلسفی و عرفانی، با شیوهای دینی ممکن نماید و تأویلها و تفاسیری را که ظواهر شریعت از پذیرش آن ابا دارد، از روند فهم دینی کنار نهد و بر این ادعاست که با این روش میتوان به حقایق دینی که سعادت حقیقی ما در گرو علم به آن است، دست یافت. یکی از کلیدیترین مسائل در این مکتب، مباحث هستی شناسی آن است و میتوان ادعا کرد که در مکتب تفکیک مباحث هستی شناسی دروازه ورود به مباحث معرفت شناسی است. در این مقاله آراء ومبانی هستی شناسی مکتب تفکیک مورد کاوش قرار گرفته است و نشان داده شده که اکثر مطالب آنان در باب هستیشناسی با نگاه بدبینانه به حکمت متعالیه وبرای انکار دیدگاههایاین فلسفه پایهریزی شده و براین اساس برخی مبانیاین مکتب توجیه معقولی ندارد و حتی نمیتوان آن مطالب را مبتنی بر روایات دانست. البته از آنجایی که بین مؤسسان و شارحان این مکتب اختلافاتی وجود دارد تأکید ما در این تحقیق بیشتر بر مؤسسان این مکتب است.
غزاله نویسی؛ رضا اکبریان
دوره 14، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
در این مقاله دیدگاه میرداماد در خصوص وجود و ماهیت و رابطة آن دو بیان میگردد و ضمن مشخص شدن موضع صریح او در خصوص اصالت ماهیت، افکاراین فیلسوف بزرگ اصالت ماهیتی در مورد معنا و نیز جایگاه هستیشناسانه وجود و ماهیت و اینکه با چه نظری میتوان به اعتباریت وجود قائل شد و ماهیت اصیل چگونه است، روشن میگردد. در حقیقتاین مقاله ...
بیشتر
در این مقاله دیدگاه میرداماد در خصوص وجود و ماهیت و رابطة آن دو بیان میگردد و ضمن مشخص شدن موضع صریح او در خصوص اصالت ماهیت، افکاراین فیلسوف بزرگ اصالت ماهیتی در مورد معنا و نیز جایگاه هستیشناسانه وجود و ماهیت و اینکه با چه نظری میتوان به اعتباریت وجود قائل شد و ماهیت اصیل چگونه است، روشن میگردد. در حقیقتاین مقاله و هر تحقیق دیگری در خصوص دیدگاههای مبتنی بر اصالت ماهیت، راه را برای شناخت اصالت وجود و همه آنچه که به عنوان رسوبات دیدگاه ماهوی در حکمت متعالیه باقی مانده است هموار میسازد. البته نوشتار حاضر منحصر به بررسی نظرات میرداماد است و مقایسة کاملاین نظرات با حکمت متعالیه تحقیقاتی دیگر میطلبد.
محمد نجاتی؛ یاسر سالاری؛ احمد بهشتی
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 1-16
چکیده
ملاصدرا در قبال مساله امکان تحصیل معرفت اطلاقی و نفس الامری برای نفس دو رویکرد کاملا متفاوت دارد. وی در نگرش عام، بنابر بر مشرب قوم، توانایی نفس انسان در شناخت حقایق اشیاء را مورد تردید قرار می دهد. صدرالمتالهین در نگرش خاص به جهت تاکید بر ماهیت وچودی و کمالی ادراکات نفس و وحدت آنها با نفس در حین ادراک، به ارائه تبیین در این خصوص می پردازد. ...
بیشتر
ملاصدرا در قبال مساله امکان تحصیل معرفت اطلاقی و نفس الامری برای نفس دو رویکرد کاملا متفاوت دارد. وی در نگرش عام، بنابر بر مشرب قوم، توانایی نفس انسان در شناخت حقایق اشیاء را مورد تردید قرار می دهد. صدرالمتالهین در نگرش خاص به جهت تاکید بر ماهیت وچودی و کمالی ادراکات نفس و وحدت آنها با نفس در حین ادراک، به ارائه تبیین در این خصوص می پردازد. از دیدگاه صدرا توقف نفس در ادراک ظواهر و اعراض اشیاء ناشی از حدوث جسمانی و خساست وجودی آن است. وی تعالی و اشتداد نفس را مرهون فرایند وحدت آن با ادراکات وجودی اش می داند. ملاصدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد؛ به همان میزان از شواغل و حجاب های معرفتی تعالی یافته و در نتیجه خواهد توانست از ظواهر اشیاء عبور کرده ادراکاتی ماخوذ از کنه و ملکوت اشیاء را تحصیل نماید.
زینب یوسف زاده؛ سیدمحمدعلی دیباجی
دوره 15، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 1-26
چکیده
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی دیدگاهی است که بدون تردید مرتبط با مباحث کارکردهای ذهن و عقل است، اما مساله این است که با توجه به شناخت ما به معقولات سه گانه در فلسفه اسلامی (دو نوع معقول فلسفی و یک نوع معقول منطقی)، نظریه ادراکات اعتباری چه نسبتی می تواند با این ها داشته باشد، همچنین چه تقریرهایی از نظریه علامه در معاصرت ایشان ...
بیشتر
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی دیدگاهی است که بدون تردید مرتبط با مباحث کارکردهای ذهن و عقل است، اما مساله این است که با توجه به شناخت ما به معقولات سه گانه در فلسفه اسلامی (دو نوع معقول فلسفی و یک نوع معقول منطقی)، نظریه ادراکات اعتباری چه نسبتی می تواند با این ها داشته باشد، همچنین چه تقریرهایی از نظریه علامه در معاصرت ایشان و پس از او انجام گرفته است.در این مقاله با بررسی مبانی و علل پیدایش بحث معقولات در فلسفه اسلامی، همچنین تمایز این سه نوع معقول از یکدیگر، در پاسخ به دو سوال مذکور ضمن بیان دیدگاههای معاصر در این باره، این مطلب مورد بحث واقع شده است که ادراک اعتباری از کارکردهای عقل عملی است و به عنوان قسم دیگری از معقول پا به عرصه مباحث فلسفی گذاشته است.
سید محمد اسماعیل سید هاشمی؛ ذلیخا مجدانی
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 1-24
چکیده
توحید ذات و صفات باری تعالی از موضوعات مهم در الهیات، کلام، فلسفه و فلسفه دین ودغدغه متکلمان، فیلسوفان و عرفای ادیان ابراهیمی بوده است. در این مقاله تلاش بر این است که با نگاهی مقایسهای ، نظرات دو فیلسوف و مفسر یهودی و مسلمان مورد بررسی وتحلیل قرار گیرد. این دو اندیشمند سعی کرده اند صفات الهی مطرح شده در کتاب آسمانی خود را به گونه ای ...
بیشتر
توحید ذات و صفات باری تعالی از موضوعات مهم در الهیات، کلام، فلسفه و فلسفه دین ودغدغه متکلمان، فیلسوفان و عرفای ادیان ابراهیمی بوده است. در این مقاله تلاش بر این است که با نگاهی مقایسهای ، نظرات دو فیلسوف و مفسر یهودی و مسلمان مورد بررسی وتحلیل قرار گیرد. این دو اندیشمند سعی کرده اند صفات الهی مطرح شده در کتاب آسمانی خود را به گونه ای توجیه کنند که با صرافت و بساطت ذات الهی منافات نداشته باشد. ابن میمون مفسر بزرگ یهودی برای حفظ بساطت ذات هرگونه صفت ایجابی برای خدا را نفی کرده است. وی انتساب این صفات به خدا را همچون انتساب جسمانیت به او محال دانسته و به الهیات سلبی روی آورده است و در نتیجه تمام صفاتی که در عهد عتیق به کار رفته اعم از صفات اخباری و صفات کمالی ایجابی را تأویل می نماید درحالیکه علامه طباطبائی بعنوان یکی از متفکران شیعی در عالم اسلام منافاتی بین توحید ذاتی و اسناد حقیقی صفات ایجابی جمالی و جلالی که در قرآن به خدا نسبت داده شده نمی بیند. در این مقاله مبانی و لوازم دو دیدگاه مورد مقایسه قرار گرفته است.
سیداحمد غفاری قره باغ؛ حمزه حمزه
دوره 15، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 1-19
چکیده
ادراک دارای انواع گوناگون است و مهمترین آنها، ادراک عقلی است. شناخت حقیقت و چگونگی حصول این ادراک ، یکی از مسائل مهم در فلسفه بهشمار میرود. ابن سینا ره در این موضوع معتقد به دو رویکرد است؛ رویکرد اول همان نظریه تجرید است، یعنی تجرید ماهیت از عوارض غریبه آن. ابن سینا ادراک را حاصل انتزاع صورت شیء خارجی و حلولش در نفس میداند. به عبارت ...
بیشتر
ادراک دارای انواع گوناگون است و مهمترین آنها، ادراک عقلی است. شناخت حقیقت و چگونگی حصول این ادراک ، یکی از مسائل مهم در فلسفه بهشمار میرود. ابن سینا ره در این موضوع معتقد به دو رویکرد است؛ رویکرد اول همان نظریه تجرید است، یعنی تجرید ماهیت از عوارض غریبه آن. ابن سینا ادراک را حاصل انتزاع صورت شیء خارجی و حلولش در نفس میداند. به عبارت دیگر، نفس، صورت محسوسات را از ماده آنها انتزاع کرده و آن را مجرد میکند، و این تجرید وقتی تام شد، تعقل رخ میدهد. و رویکرد دوم، نظریه اتصال نفس با عقل فعال است. یعنی در عالم هستی، جوهری مفارق وجود دارد و صورت معقولات بالذات در آن جوهر موجود است. وقتی که نفس به این جوهر عقلانی متصل میشود، از این جوهر، در نفس نیز، صور عقلیه خاصی مرتسم میشود. در این نوشتار، هر دو رویکرد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نقد گردیده است.
حمید حسنی؛ رضا اکبریان
دوره 16، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 1-20
چکیده
ابن سینا، نظام فلسفی خویش را بر اصل تمایز وجود و ماهیت مبتنی ساخته است، اما، برخی دیگر از فلاسفه و متفکرین در جهان اسلام شدیدا این سخن ابن سینا را مورد انتقاد قرار داده اند. از گذشته عقیده بسیاری از صاحب نظران بر این بوده، و هنوز هم عقیده بسیاری بر این است، که، گروهی از این منتقدان، از جمله سهروردی و ابن رشد، در فهم منظور ابن سینا از این ...
بیشتر
ابن سینا، نظام فلسفی خویش را بر اصل تمایز وجود و ماهیت مبتنی ساخته است، اما، برخی دیگر از فلاسفه و متفکرین در جهان اسلام شدیدا این سخن ابن سینا را مورد انتقاد قرار داده اند. از گذشته عقیده بسیاری از صاحب نظران بر این بوده، و هنوز هم عقیده بسیاری بر این است، که، گروهی از این منتقدان، از جمله سهروردی و ابن رشد، در فهم منظور ابن سینا از این تمایز دچار اشتباه شده اند. اما آیا واقعا این گونه است؟ پاسخ مقاله در قبال مسألهی بدفهمی این است که ابن رشد به این اشتباه دچار گشته ولی سهروردی خیر. زیرا ابن رشد، گمان می کند ابن سینا، در شرح فلسفهی ارسطو دچار خطا شده است. در حالی که موضع شیخ اشراق چنین نیست. تحلیل «اعتبارات عقلیه»ی سهروردی نشان می دهد که وی، با فهم تمایز میان ارسطو و ابن سینا در مبنا و ریشه، و بر اساس مبنایی جدید از علیت و ایجاد، یعنی نظریهی انوار الهیه و اضافه اشراقیه به عنوان بیانی فلسفی از قاعدهی «ایجاد الشیء لا من شیء»، به انتقاد از ابن سینا می پردازد. ابن سینا، خود در مواضعی اشاره می کند که تمایز مورد نظر او تمایزی خارجی نیست. آنچه مورد نظر ابن سیناست، تمایز متافیزیکی است نه خارجی؛ خود سهروردی نیز بر این دیدگاه شیخ کاملا واقف بوده است. در واقع، شیخ اشراق اشکالات خویش را بر تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت وارد ساخته، نه تمایز خارجی؛ هر چند، چارچوب اشکال وی بسیار شبیه به اشکالی است که ابن سینا خود بر تمایز خارجی وجود و ماهیت وارد می سازد؛ و به همین دلیل است که گمان بدفهمی در باره سهروردی رفته است.
مریم سالم
دوره 16، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 1-18
چکیده
یکی از معضلاتی که فلسفه ابن سینا را به شدت دچار چالش نمود نظریه صور مرتسم در ذات الهی به عنوان متعلقات علم الهی در مرتبه ذات و قبل از ایجاد موجودات بود. غزالی، شیخ اشراق، خواجه طوسی و بسیاری از متفکرین اسلامی، اعم از متکلم و فیلسوف، با بی اعتمادی به این نظریه سراغ راههای دیگری برای تبیین علم الهی رفتند. ملاصدرا ضمن موافقت با دیدگاه کلی ...
بیشتر
یکی از معضلاتی که فلسفه ابن سینا را به شدت دچار چالش نمود نظریه صور مرتسم در ذات الهی به عنوان متعلقات علم الهی در مرتبه ذات و قبل از ایجاد موجودات بود. غزالی، شیخ اشراق، خواجه طوسی و بسیاری از متفکرین اسلامی، اعم از متکلم و فیلسوف، با بی اعتمادی به این نظریه سراغ راههای دیگری برای تبیین علم الهی رفتند. ملاصدرا ضمن موافقت با دیدگاه کلی این سینا تلاش می نماید تا بتواند مطلب را به گونه ای بیان کند که این لوازم و توالی فاسد مطرح نشود. از این رو می توان مدعی شد که نظریه ملاصدرا در باب کیفیت علم الهی به موجودات در مرتبه ذات و قبل از ایجاد آن ها، همان نظر ابن سیناست ولی با برطرف نمودن نقاط ضعف آن و تقویت و مبرهن نمودن نقاط قوه آن.
زکریا بهارنژاد؛ سید امین میرحسینی
دوره 16، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 1-14
چکیده
مسئله حکایت گری معلومات ذهنی از جهان خارجی و کیفیت آن، از موضوعات اساسی در فلسفه اسلامی به شمار می رود. یکی از نظریه هایی که در باب این حکایت گری بیان شده، نظریه شبح نام دارد، که بر اساس آن تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن می آید. این نظریه در میان حکمای طراز اول اسلامی طرفداری نداشته و توسط ملاصدرا و شارحان او مورد نقد قرار گرفته ...
بیشتر
مسئله حکایت گری معلومات ذهنی از جهان خارجی و کیفیت آن، از موضوعات اساسی در فلسفه اسلامی به شمار می رود. یکی از نظریه هایی که در باب این حکایت گری بیان شده، نظریه شبح نام دارد، که بر اساس آن تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن می آید. این نظریه در میان حکمای طراز اول اسلامی طرفداری نداشته و توسط ملاصدرا و شارحان او مورد نقد قرار گرفته است. مدعای نگارندگان در این نوشتار این است که صرف نظر از مسئله معقولیت و عدم معقولیت نظریه شبح، که خود بحثی مستقل را می طلبد، استدلال های مخالفین در رد این نظریه، آن گونه که خودِ مخالفین پنداشته اند، چندان هم موجه به نظر نمی رسد.
حسین اسلامی؛ قاسم پور حسن
دوره 16، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 1-18
چکیده
در تفسیر معنای «اصالت وجود و اعتباریت ماهیت» دو نظریه عمده وجود دارد. گروهی بر آنند که؛ هر چند آنچه حقیقتا و بالذات ملأخارج را پر کرده وجود است اما از آنجا که ماهیت چیزی جز تعین و نحوه وجود نیست، در خارج عین وجود و به تبع آن حقیقتا موجود است. در نقطه مقابل گروهی معتقدند؛ آنچه حقیقتا عالم عین را در بر گرفته است صرفا حقیقت وجود است و ماهیات ...
بیشتر
در تفسیر معنای «اصالت وجود و اعتباریت ماهیت» دو نظریه عمده وجود دارد. گروهی بر آنند که؛ هر چند آنچه حقیقتا و بالذات ملأخارج را پر کرده وجود است اما از آنجا که ماهیت چیزی جز تعین و نحوه وجود نیست، در خارج عین وجود و به تبع آن حقیقتا موجود است. در نقطه مقابل گروهی معتقدند؛ آنچه حقیقتا عالم عین را در بر گرفته است صرفا حقیقت وجود است و ماهیات تنها نمود و تصویر وجود در پرده ذهن آدمی می باشند. از دیدگاه نظریه اول، اتحاد وجود و ماهیت چیزی جز عینیت خارجی ماهیت با وجود نیست ولی از دیدگاه نظریه دوم، اتحاد ماهیت با وجود صرفا به معنای صدق مفهوم ماهیت بر واقعیت خارجی می باشد.هر چند برخی عبارات صدرالمتألهین هماهنگ با نظریه دوم است اما نگاه همه جانبه به عبارات و مبانی صدرالمتألهین ما را به نظریه اول رهنمون می سازد. دو شاهد مهم گواه بر این مدعا است؛ تشبیه رابطه وجود و ماهیت با رابطه ذات و صفات حق تعالی و مدعای صدرالمتألهین مبنی بر انطباق ماهیت ذهنی با ماهیت خارجی در مبحث «وجود ذهنی»
رضا رضازاده؛ طیبه امامی
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 1-16
چکیده
هدف این مقاله طرح و بررسی نظریهی ملاصدرا در باب خودآگاهی و اقسام آن با تکیه بر سنخشناسی آگاهی در سنت فلسفهی اسلامی است. گستره، تأثیر و افق نظریهی خودآگاهی در جای جای نظام اندیشه صدرایی جریان دارد و فهم خواننده را از خود، خدا و جهان دگرگون می کند. بنابراین بازخوانی و بازشناسی این مسئله اهمیت و ضرورتی روشن دارد به ویژه پیامدهای ...
بیشتر
هدف این مقاله طرح و بررسی نظریهی ملاصدرا در باب خودآگاهی و اقسام آن با تکیه بر سنخشناسی آگاهی در سنت فلسفهی اسلامی است. گستره، تأثیر و افق نظریهی خودآگاهی در جای جای نظام اندیشه صدرایی جریان دارد و فهم خواننده را از خود، خدا و جهان دگرگون می کند. بنابراین بازخوانی و بازشناسی این مسئله اهمیت و ضرورتی روشن دارد به ویژه پیامدهای نظری آن در حوزه های میان رشتهای. خودآگاهی انسان را در فلسفهی ملاصدرا به تبع اقسام مراتب آگاهی/ادراک شامل آگاهی حسی، خیالی و عقلی به سه نوع حسی، خیالی و عقلی می توان تقسیم کرد. در خودآگاهی حسی، فرد به حوزهی مادی وجودش، به طور عام و بدنش، به طور خاص آگاهی دارد و از آن با عنوان «بدنم» و «خودم» یاد میکند. فرد زمانی که از بدن مثالی که امری مجرّد با عوارض مادی، در مرتبهی خیال آگاه میشود، خودآگاهی خیالی دارد. و دست آخر، هنگامی که ذات خود را به صورت مجرّد و بدون مادهی بدنی یا عوارض مادی آگاه است، خودآگاهی عقلی دارد. البته ملاصدرا معتقد است که آگاهی عقلی انسان کاملاً مجرد نیست بلکه مشوب به خیال است. بنابراین خودآگاهی عقلی وی نیز مشوب به خیال است.
محمود هدایتافزا
دوره 17، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 1-22
چکیده
با تأمّل در آثار ملّاصدراى شیرازى درمىیابیم که مهمترین و یا حدّاقل مشهورترین برهان مثبتِ اصالت وجود، استدلال از طریق سببیّت وجود در تحقّق اشیاء (ماهیّات) است که در المشاعر، به صرف اختلاف در تقریر ـ و نه محتوا ـ دو دلیل نمایانده شده است. نیز برخى فضلاى معاصر، تقریرات ملّاهادى سبزوارى و مدرّس زنوزى از این برهان را، استدلال جدیدى انگاشتهاند، ...
بیشتر
با تأمّل در آثار ملّاصدراى شیرازى درمىیابیم که مهمترین و یا حدّاقل مشهورترین برهان مثبتِ اصالت وجود، استدلال از طریق سببیّت وجود در تحقّق اشیاء (ماهیّات) است که در المشاعر، به صرف اختلاف در تقریر ـ و نه محتوا ـ دو دلیل نمایانده شده است. نیز برخى فضلاى معاصر، تقریرات ملّاهادى سبزوارى و مدرّس زنوزى از این برهان را، استدلال جدیدى انگاشتهاند، در نتیجه تقریرات گونهگون از برهان واحدى، از روی بیتوجّهی به قواعد فلسفى ملحوظ در این تقریرات، محتواى مقدّمات و نحوۀ نتیجهگیرى از آنها؛ چهار برهان مستقل قلمداد شده است. مؤیّد دیگر این ادّعا، ایرادات مشابه اهل نظر بر این تقریرات است. در این طریق، نظریۀ انتساب ماهیّات به جاعل، تأکید بر مجعول بالذّات بودن ماهیّات بدون حیثیّت تقییدیّه و اشکال «مصادره به مطلوب» از حیث برخى مبادی تصوّرى؛ بیش از هر چیز مطمح نظر منتقدان بوده است. نوشتار پیش رو ابتدا هر یک از تقریرات برهان مزبور را، توضیح و پس از تبیین یکسانى محتواى این براهین از حیث مقدّمات، حدّ وسط و مفروضات اوّلیّه؛ نقدهاى اهل نظر را بر آن، مورد سنجش قرار داده است. نتیجه آنکه از میان ایرادات اهل نظر، اشکال «مصادره به مطلوب» از قوّت بیشترى برخوردار است.
مریم صمدیه؛ مجید ملایوسفی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 1-24
چکیده
ارسطو نخستین فیلسوفی است که به صورت مفصل و مستقل مبحث فرونسیس یا حکمت عملی را در مرکز توجهخویش قرار داده و بدان پرداخته است. وی فرونسیس را از جمله فضایل عقلانی میدانست که لازمه رسیدن به سعادت برای هر فرد و جامعهای محسوب میشود. ارسطو در بیان جایگاه هستی شناختی فرونسیس آن را به جهت توجه به عمل متمایز از سایر فضایل عقلانی همچون ...
بیشتر
ارسطو نخستین فیلسوفی است که به صورت مفصل و مستقل مبحث فرونسیس یا حکمت عملی را در مرکز توجهخویش قرار داده و بدان پرداخته است. وی فرونسیس را از جمله فضایل عقلانی میدانست که لازمه رسیدن به سعادت برای هر فرد و جامعهای محسوب میشود. ارسطو در بیان جایگاه هستی شناختی فرونسیس آن را به جهت توجه به عمل متمایز از سایر فضایل عقلانی همچون اپیستمه، تخنه، عقل شهودی و سوفیا دانسته است. از نظر وی اپیستمه، عقل شهودی و سوفیا با تئوری سروکار دارند، در حالی که فرونسیس با پراکسیس و عمل سروکار دارد. وی همچنین فرونسیس را متفاوت از تخنه دانسته است در حالی که در تخنه نیز همچون فرونسیس با عمل سروکار داریم؛ اما عمل در تخنه از نوع پوئسیس و ساختن است حال آنکه فرونسیس به عنوان یک نوع معرفت جامع و کاربردی نه تنها اعمال زندگی روزمره را تعیین میکند بلکه معرفت در فرونسیس همچنین به عنوان هدایتگر و محاسبهگر نیز عمل میکند. افزون بر این عملی که در فرونسیس مدنظر است شامل مؤلفههای متعددی همچون درک غایت، میل، سنجش و انتخاب عقلانی است. وی معتقد است که فرونسیس میتواند چهارچوبهای ارزشمندی برای راهنمایی زندگی انسان ارائه دهد.
اکبر عروتی موفق؛ ابوالقاسم اسدی
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 1-20
چکیده
در میان اوصاف ثبوتی خداوند، صفت اراده از اهمیتی ویژه برخوردار است. در حالی که عموم فلاسفه و متکلمین مرید بودن خداوند را پذیرفتهاند، ولی در مورد معنای آن اختلافات زیادی بین فلاسفه و نحلههای مختلف کلامی در طول تاریخ بوجود آمده است در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده با مراجعه به آثار ابن سینا و اسپینوزا صفت اراده و مباحث ...
بیشتر
در میان اوصاف ثبوتی خداوند، صفت اراده از اهمیتی ویژه برخوردار است. در حالی که عموم فلاسفه و متکلمین مرید بودن خداوند را پذیرفتهاند، ولی در مورد معنای آن اختلافات زیادی بین فلاسفه و نحلههای مختلف کلامی در طول تاریخ بوجود آمده است در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده با مراجعه به آثار ابن سینا و اسپینوزا صفت اراده و مباحث مربوط به آن به صورت تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مقاله با توجه به گستردگی مباحث مطرح در مورد اراده به سه سؤال اساسی پاسخ میدهد؟1- اراده الهی چه معنایی دارد و چه تفاوت معنایی با اراده در انسان دارد؟ 2- رابطه اراده الهی با ذات او و سایر صفاتش چیست؟ 3- رابطه اراده خدا با اراده انسان چگونه است؟ از تأکیدات مکرر ابنسینا به عدم تغایر مفهومی همه صفات الهی و بخصوص دو صفت اراده و علم الهی، این نتیجه حاصل میآید که او هم مانند اسپینوزا نمیخواهد همان معنی متعارف اراده را که در مورد انسان به کار میرود، به خداوند نسبت بدهد.واژگان کلیدی: اراده- اراده الهی- ابن سینا- اسپینوزا
حسین واله
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1397، ، صفحه 1-28
چکیده
برخی از ناقدان نظریۀ روایت رؤیاهای رسولانه چهار دسته استدلال آورده اند برای اینکه این نظریه خلاف قرآن است. شواهدی قرآنی، نصوصی از قرآن، آموزه هایی قرآنی، و نشانه هایی لفظی در متن قرآنی را مستند اثبات ادعای خویش ساخته اند. ارزیابی این استدلالها نشان می دهد که گاهی بحث کلامی با بحث پدیدارشناختی و زبان شناختی یکسان گرفته شده و گاهی نظریۀ ...
بیشتر
برخی از ناقدان نظریۀ روایت رؤیاهای رسولانه چهار دسته استدلال آورده اند برای اینکه این نظریه خلاف قرآن است. شواهدی قرآنی، نصوصی از قرآن، آموزه هایی قرآنی، و نشانه هایی لفظی در متن قرآنی را مستند اثبات ادعای خویش ساخته اند. ارزیابی این استدلالها نشان می دهد که گاهی بحث کلامی با بحث پدیدارشناختی و زبان شناختی یکسان گرفته شده و گاهی نظریۀ رقیب یعنی رویکرد سنتی "تلاوت" مبنای استدلال قرار گرفته و طبعا آنرا دوری ساخته و گاهی اشتراک لفظ راهزن ناقدان شده است. فرض اعلام نشدۀ اغلب آنان دایر بر اینکه علی الاصول می توان برای نظریه ای مرتبه دومی دلیل نقض مرتبه اولی آورد حکایت از تفکیک نکردن سطوح زبانی و معرفتی ست. برای بسیاری از مدعیات آنان، می توان جدلا دلیل نقض از آیات قرآن آورد. در نتیجه، اساسا نمی توان در تعیین تکلیف با این دو نظریۀ رقیب، به متن قرآنی توسل جست.
سردار دکامی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1397، ، صفحه 1-28
چکیده
چکیده: با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده میشود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع ...
بیشتر
چکیده: با مطرح شدن مسئله تمایز وجود و ماهیّت و تا پیش از میرداماد، موضع تلویحی و حتّی تصریحی فیلسوفان مسلمان را در باب اصیل دانستن یکی از این دو یا هر دو، و حتّی عباراتی حاکی از لفظی بودن نزاع نزد برخی از آنان در آثارشان دیده میشود. از زمانی که ملّاصدرا وجود را اصیل دانست، و مبحث مستقلّی درباره اصالت وجود گشود، مسئله لفظی دانستن نزاع در برخی آثار لاهیجی، شاگرد وی، دیده میشود، که تا به امروز هم قائلانی داشته است. در این نوشتار نشان دادهایم که طبق برخی از تفاسیر اصالت وجود- که برای ماهیّت و وجود تحقّق عینی قائلند- امکان لفظی دانستن نزاع اساساً منتفی است. در برخی از تفاسیر که تنها وجود مابهازای عینی دارد و ویژگیهایی چون بساطت دارد، چون این ویژگیها در تنافی با ویژگیهای ماهیّت است، بیگمان نزاع معنوی است. در این نوشتار همچنین به رابطه بدیهی دانستن مسئله و لفظی بودن نزاع پرداختهایم؛ نیز به این مسئله که از ادلّه اصالت وجود- با لحاظ تقریرهای مختلف آنها- لفظی بودن نزاع مستفاد میشود یا معنوی بودن آن؟
غلامرضا شاملی؛ قاسم کاکایی؛ محمد بنیانی
دوره 18، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 1-20
چکیده
دربارة اقسام جواهر نظرات متفاوتی ارائه شده است. یکی از علل اختلاف نظرها این است که برخی هیولی را داخل در جواهر میدانند و برخی آن را داخل نمیدانند. ابنسینا هیولی را وجودی خارجی دانسته و براهینی را در اثبات وجود آن بیان میکند. پیش از ملاصدرا افرادی مانند ابوالبرکات و شیخ اشراق و خواجه نصیر الدین طوسی و پساز او افرادی مانند ...
بیشتر
دربارة اقسام جواهر نظرات متفاوتی ارائه شده است. یکی از علل اختلاف نظرها این است که برخی هیولی را داخل در جواهر میدانند و برخی آن را داخل نمیدانند. ابنسینا هیولی را وجودی خارجی دانسته و براهینی را در اثبات وجود آن بیان میکند. پیش از ملاصدرا افرادی مانند ابوالبرکات و شیخ اشراق و خواجه نصیر الدین طوسی و پساز او افرادی مانند استاد مطهری و آقای مصباح یزدی وجود آن را مردود میدانند. اگرچه مشهور این است که ملاصدرا نظر مشاء را در مورد هیولی میپذیرد، اما با جمع بندی نظرات خاص او در مورد هیولی مانند عدمی بودن، معقول بودن، عدم علیت هیولی نسبت به صورت، انتزاع هیولی از نقص وجود صورت و ... و همچنین با توجه به اصولی مانند اصالت وجود و تشکیک وجود میتوان دریافت نظر نهایی ملاصدرا در مورد ماده یا هیولی این است که هیولی معقول ثانی فلسفی است.
علیرضا حسن پور؛ مجید ضیایی قهنویه؛ مهناز مظفری فر
دوره 19، شماره 1 ، فروردین 1398، ، صفحه 1-20
چکیده
هدف این مقاله بررسی مسئلة جنسیت بر اساس هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئلة جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفههای هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی او میتوان بر برخی از لایههای پنهان اندیشة این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی مسئلة جنسیت بر اساس هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی ملاصدرا است. با اینکه ملاصدرا به طور مستقیم به مسئلة جنسیت نپرداخته است، ولی با بررسی برخی مؤلفههای هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی او میتوان بر برخی از لایههای پنهان اندیشة این حکیم در این زمینه پرتو افکند. انسان همانند دیگر موجودات سیر جوهری دارد و از نازلترین مرتبه تا به فعلیت تام قوا ادامه پیدا میکند. در این تبدیل و تبدل جوهری زنانگی و مردانگی متصور نیست. بر مبنای انسانشناختی جنسیت در هویت و حقیقت انسان سهمی نداشته و این ویژگیها و تمایزات اموری عارضی است. در بخش معرفتشناختی به عقیدة ملاصدرا انسانها از نظر برخورداری از معرفت در یک مرتبه نیستند بلکه هر کسی از درجهای از شناخت برخوردار است. اما تفاوت درجات معرفت را به تفاوت در مرتبة وجودی اشخاص بر میگرداند نه جنسیت آنها. در واقع زنانگی و مردانگی از ویژگیهای نفس نباتی و بدن است، همانگونه که نباتات و حیوانات نیز چنین اوصافی دارند.
روح الله نجفی
دوره 19، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 1-18
چکیده
فخرالدین رازی، از پیشوایان علم کلام و از مفسران شهیر قرآن است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. پژوهش حاضر بر آن است تا از نسبت خدا و طبیعت در دیدگاههای تفسیری فخررازی پرده بردارد. در این خصوص، شواهد وافر نشان از آن دارد که خدای فخر به قوانین طبیعت پایبند نیست بلکه چه بسا مشیت او بر خلاف قوانین طبیعت رخ میدهد. افزون بر این، ...
بیشتر
فخرالدین رازی، از پیشوایان علم کلام و از مفسران شهیر قرآن است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. پژوهش حاضر بر آن است تا از نسبت خدا و طبیعت در دیدگاههای تفسیری فخررازی پرده بردارد. در این خصوص، شواهد وافر نشان از آن دارد که خدای فخر به قوانین طبیعت پایبند نیست بلکه چه بسا مشیت او بر خلاف قوانین طبیعت رخ میدهد. افزون بر این، فخررازی، اثر گذاری طبیعت را هم منکر است و حتی واسطه بودن عوامل طبیعی برای فعل خدا را هم نمیپذیرد. صاحب «تفسیرکبیر» با تکیه بر خدایی که همه چیز را میتوان به قدرت بی نهایت او ارجاع داد، خود را از ارائه تبیین طبیعی برای پدیدههای جهان بی نیاز میبیند و در گامی فراتر، میکوشد که توضیحات طبیعی ارائه شده از جانب طبیعتگرایان را به نقد کشد و با اثبات ضعف این سنخ تبیینها، بر لزوم ارجاع پدیدهها به فاعل قادر و مختار تأکید ورزد.
مجتبی قربانی؛ سید احمد غفاری قره باغ
دوره 19، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 1-16
چکیده
در یک دستهبندی، علوم به آلی و اصالی تقسیم میشوند. علومی مانند منطق، اصول فقه و جبر به مثابه علوم آلی و سایر علوم مانند فلسفه، فقه و حساب، بهمثابه علوم اصالی مطرح میشوند. آلی و اصالی بودن دو اصطلاحاند که البته تعریف دقیقی از آنها ارائه نشده است. برای فهم ملاکاین دو علم، باید به فهم متعارف علمشناسان ازاین دو اصطلاح ...
بیشتر
در یک دستهبندی، علوم به آلی و اصالی تقسیم میشوند. علومی مانند منطق، اصول فقه و جبر به مثابه علوم آلی و سایر علوم مانند فلسفه، فقه و حساب، بهمثابه علوم اصالی مطرح میشوند. آلی و اصالی بودن دو اصطلاحاند که البته تعریف دقیقی از آنها ارائه نشده است. برای فهم ملاکاین دو علم، باید به فهم متعارف علمشناسان ازاین دو اصطلاح تکیه کرد. علوم مختلف با هم رابطة تعاون دارند و در حل بسیاری از مسائل علوم، از مسائل علوم دیگر استفاده میشود، بااین حال نمیتوان استفاده از یک علم در علم دیگر را ملاک آلی بودن دانست. همچنین اغراض شخصی تولیدگران و مطالعهکنندگان یک علم نمیتواند ملاک صحیحی برایاین تقسیمبندی باشد. دراین مقاله با رد شخصی و نسبی بودن، ملاک عامی برای آلی بودن یک علم ارائه شده است. فایدة اصلی یک علم که عُقلا، به دلیل وجودِ آن فایدة اصلی، بودناین علم را در مجموعه معارف بشری، عاقلانه میدانند، میتواند معیاری برایاین دستهبندی باشد. دراین مقاله دانش منطق به عنوان یک علم آلی محور بحث قرار گرفته است هرچند ملاک ارائه شده اختصاصی به منطق ندارد.
مهدی آزادپرور
دوره 19، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 1-18
چکیده
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا بهصورت اشتراک لفظی اطلاق میشود. ازنظر وی یکی از مهمترین معنای عقل، همان قوة ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء میپردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسانها نوری عطا میکند که بهوسیلة آن تبعیت از دستورات دینی ممکن میشود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری میداند که خداوند متعال این نور ...
بیشتر
عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا بهصورت اشتراک لفظی اطلاق میشود. ازنظر وی یکی از مهمترین معنای عقل، همان قوة ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء میپردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسانها نوری عطا میکند که بهوسیلة آن تبعیت از دستورات دینی ممکن میشود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری میداند که خداوند متعال این نور را پس از رسیدن انسانها به بلوغ، به آنها عطا میکند. انسانها این نور را در حالت غضب و شهوت از دست میدهند. ازنظر وی عقل فلسفی گمراهکننده است. با تبیین ویژگیهای عقل موردنظر میرزا مهدی اصفهانی و ملاصدرا و تدقیق در معنای عقل عملی و نظری، میتوان بین عقل مورد نظر این دو متفکر اشتراکاتی پیدا کرد. این اشتراکات تنها در بخشی از خصوصیات عقل عملی هست اما بنا بر تصریحات میرزا مهدی اصفهانی عقل نظری مورد قبول ملاصدرا ناکارآمد است و دفاع برخی مروجین مکتب تفکیک از میرزا مهدی اصفهانی مبنی بر قبول حجیت این عقل توسط او، با عبارات او ناسازگار است
محمد رضا خانی؛ ابراهیم خانی
چکیده
علامه طباطبایی با تمسک به آیاتی از قرآن کریم به تشریح دوگانهای هستیشناسانه در تقسیم عوالم با عنوان دوگانه امر و خلق میپردازند. از منظر ایشان عالم خلق، همان عالم ماده است و عالم امر که باطن عالم ماده است شامل عالم مثال و عالم عقل میشود. از سوی دیگر در عرفان اسلامی دوگانهای با عنوان جهت حقی و جهت خلقی مطرح است که مشابهت قابل توجهی ...
بیشتر
علامه طباطبایی با تمسک به آیاتی از قرآن کریم به تشریح دوگانهای هستیشناسانه در تقسیم عوالم با عنوان دوگانه امر و خلق میپردازند. از منظر ایشان عالم خلق، همان عالم ماده است و عالم امر که باطن عالم ماده است شامل عالم مثال و عالم عقل میشود. از سوی دیگر در عرفان اسلامی دوگانهای با عنوان جهت حقی و جهت خلقی مطرح است که مشابهت قابل توجهی با دوگانه امر و خلق در قرآن دارد و در آن از حیثیت غیراستقلالی و عینالربطی ظهورات ذات الهی، تعبیر به «جهت حقی» و از انتساب وجود به موجوداتِ عوالم سه گانه (عقل، مثال و ماده) تعبیر به «جهت خلقی» میشود. در عین حال تفاوتهایی در تقسیم عوالم از منظر علامه طباطبایی و عرفان اسلامی وجود دارد؛ زیرا طبق دوگانه امر و خلق در بیان علامه طباطبایی، عالم مثال و عالم عقل از عوالم امری محسوب میشوند ولی طبق دوگانه جهت حقی و خلقی در عرفان اسلامی، این دو عالم از عوالم خلقی هستند. حال در این مقاله تلاش شده است پس از تشریح تفصیلی دوگانه قرآنی امر و خلق و دوگانه عرفانی جهت حقی و جهت خلقی نشان داده شود که بهرغم تفاوت ظاهری در تقسیم عوالم طبق این دو نظر، تفاوتی بنیادین میان آنها نیست و میتوان با تکیه بر ابزار مفهومی جدیدی که در هر دو نظام فکری مستتر است ولی به آن تصریح نشده است یعنی مفهوم «غلبه جهت حقی» و «غلبه جهت خلقی» دستاوردها و دقتهای هستیشناسانه هر دو نظریه را به طور توامان با یکدیگر محل توجه قرار داد.
محسن ایزدی؛ سید محمد جواد سید هاشمی؛ علی بادپا
چکیده
مسئلة حدوث یا قدم زمانی عالم از مباحث مهم و محل نزاع بین حکما و متکلّمان بوده است. متکلمان اسلامیغالباً با توجه به ظاهر متون دینی معتقد به حدوث زمانی کل جهان اعم از عالم فرشتگان و عالم طبیعت شدهاند و در مقابل آنان حکمای اسلامیمجردات و مادة اولیه عالم طبیعت را فوق زمانی دانسته و بر حدوث ذاتی تأکید داشتهاند. ملاصدرا نیز درعین ...
بیشتر
مسئلة حدوث یا قدم زمانی عالم از مباحث مهم و محل نزاع بین حکما و متکلّمان بوده است. متکلمان اسلامیغالباً با توجه به ظاهر متون دینی معتقد به حدوث زمانی کل جهان اعم از عالم فرشتگان و عالم طبیعت شدهاند و در مقابل آنان حکمای اسلامیمجردات و مادة اولیه عالم طبیعت را فوق زمانی دانسته و بر حدوث ذاتی تأکید داشتهاند. ملاصدرا نیز درعین اعتقاد به حدوث ذاتی عالم بر اساس مبانی خاص خود بهویژه حرکت جوهری، سعی کرده نظریة خاصی را دربارة حدوث زمانی عالم مطرح کند که نه مخالف ظاهرآیات و روایات باشد و نه اشکالات وارد بر نظر متکلمان را داشته باشد. با توجه به موضوع مقاله، دراین نوشتار سعی شده آیات مورد استشهاد صدرا در باب حدوث زمانی از مجموعه آثارش بررسی شود و احادیثی که میتواند در باب حدوث عالم مورد توجه قرار گیرد - هر چند متکلمان بدان نپرداختهاند-، در تطبیق بر نظر متکلمان یا نظر صدرا مورد تحلیل قرار گیرد. دراین تحقیق با تحلیلآیات و روایات بهاین نتیجه رسیدهایم که هر چند ظاهرایات قرآن کریم و روایات، بر مسبوق بودن عالم به عدم دلالت دارد ولی صراحتی بر حدوث زمانی کل عالم یا ایجاد عالم پس از عدم آن در زمان ندارد. وجود زمان مستقل از عالم و مقدم بر عالم، علاوه بر مشکلات عقلی با ظاهرآیات و روایات نیز سازگار نیست؛ ازاین رو به نظر میرسد دیدگاه صدرالمتألهین از سایر دیدگاهها باآیات و روایات مطابقت بیشتری دارد.
مریم السادات نوابی قمصری
چکیده
مقالة حاضر پژوهش تطبیقی آراء ابنعربی و موسی د لئون نویسندة کتاب معروف زوهر در موضوع ذات و تجلی غیبی خداوند است. در رویکرد هستیشناسانه این دواندیشمند، در موضوع تبیین ذات خداوند و ظهور او در مراتب غیب، قرابت قابل تأملی ملاحظه میگردد. ذات از منظر وجودشناختی این دواندیشمند، در مرتبهای فراتر از وجود، در ظلمت عدم است. از ظلمت، ...
بیشتر
مقالة حاضر پژوهش تطبیقی آراء ابنعربی و موسی د لئون نویسندة کتاب معروف زوهر در موضوع ذات و تجلی غیبی خداوند است. در رویکرد هستیشناسانه این دواندیشمند، در موضوع تبیین ذات خداوند و ظهور او در مراتب غیب، قرابت قابل تأملی ملاحظه میگردد. ذات از منظر وجودشناختی این دواندیشمند، در مرتبهای فراتر از وجود، در ظلمت عدم است. از ظلمت، نور وجود ساطع میگردد و مراتب هستی یکی پس از دیگری نمود مییابند. از منظر ابنعربی و د لئون در مراتب غیب به لحاظ ارتباط خداوند با خلقت، دو قلمرو تجلی غیب مطلق و غیب نسبی از یکدیگر قابل تشخیص است. این دو قلمرو نزد دو متفکر با تعابیر خاصی خوانده میشوند که ناظر بر خصوصیات مرتبهای خود هستند. درقلمرو غیب مطلق خداوند هیچ نسبتی با خلق ندارد و مرتبة غیب نسبی محل ارتباط خداوند با خلقت است.
حسن زرنوشه فراهانی؛ صابر خلیلی
چکیده
از مهمترین مباحث مطرح شده در معارف دینی، ارتباط علم و دین است که ابتدا در غرب مطرح شد و از آنجا به کلام اسلامی راه یافت و اختلاف نظرات فراوانی را پدید آورد. آیت الله جوادی آملی به عنوان یک فقیه فیلسوف و مفسر عالیقدر قرآن در کتب مختلف خود به این بحث پرداختهاند، و نظریة خود را با عنوان «نظریة کاشفیت» مطرح نمودهاند. این نظریه ...
بیشتر
از مهمترین مباحث مطرح شده در معارف دینی، ارتباط علم و دین است که ابتدا در غرب مطرح شد و از آنجا به کلام اسلامی راه یافت و اختلاف نظرات فراوانی را پدید آورد. آیت الله جوادی آملی به عنوان یک فقیه فیلسوف و مفسر عالیقدر قرآن در کتب مختلف خود به این بحث پرداختهاند، و نظریة خود را با عنوان «نظریة کاشفیت» مطرح نمودهاند. این نظریه گویای جایگاه عقل در کنار سایر ابزارهای معرفت دینی است. در این مقاله با روش «توصیف و تحلیل» ابتدا به تبیین نظریة کاشفیت و سپس به نقد آن پرداخته شده و تلاش شده علاوه بر نقد ساختار این هندسه، با تأکید بر مشترک لفظی بودن علوم تجربی، تصور ایدهآلیستی ایشان از این علوم نقد گردد و نشان داده شود، برای درک ماهیت علوم تجربی جدید، باید به بررسی سیر تطور واقعی علوم تجربی پرداخت، تا بتوان جایگاه آن را در هندسة معرفت دینی به درستی ترسیم کرد.